سيمين بهبهانى: مجموعه اشعار, Volume 1

آب آتش آسمان آمد آه آید است اشک اگر ام اما او ای این باد باز باغ باید برکه بس بسته بلور بود بوسه بهار بی پای پر پرده پی پیش تا تار تر تن تو جامه جان جز چرا چشم چنین چو چون چهره خاک خانه خسته خشک خود خورشید خون خویش خیال دارد دارم داشت دامن درد دست دگر دل دلم دو دوست دیده دیگر راه رفت رنگ روز روی زان زد زن ست ستاره سحر سخن سر سرخ سرد سوی سیاه سیمین سینه شام شب شد شراب شعله شود صد عشق غم کار کرد کرده کردی کز کس کن کند کنم کو کولی که با که به گر گرم گفت گفتم گفتی گل لب ما مانده مرا مرگ منی مهر می میان نشسته نغمه نقش نگاه نمی نور نه نیست ها های هر هزار هست هم همچو همه هیچ یا یاد یار یک یی